گرافیک بازی در همان حد نسخه 2 بازی است، یکی از ایرادات کوچکی که با حتی ده دقیقه بازی کردن این بازی می توان فهمید، این است که کلید spacebar در بازی کارهای بسیاری انجام میدهد که چندی از آنها از قبیل بازکردن درها، پریدن، دویدن، پناه گرفتن، برداشتن اسلحه و...
در ابتدای بازی شما باید بازهم کاراکتر یا شخصیتی که می خواهید با آن بازی را شروع کنید بسازید که پیش فرض آن همان قیافه ی همیشگی "جان" می باشد.
شما در جزیره ای به جنگ با بیگانگان می پردازید و در انتظار کمک هستید اما کسی که همراه شماست و در کنار شما می جنگد ترجیح می دهد در جزیره بماند و آن جزیره را نجات دهد.
در حین اینکه شما در جزیره در حال جنگ هستید پسر بچه ای را می بینید که خود را از دست بیگانگان پنهان می کند شما کمی با او صحبت می کنید و به او می گویید که می توانید کمکش کنید اما از دست شما فرار می کند در ادامه شما دو راه دارید
1- اینکه از جزیره بروید
2- اینکه در جزیره بمانید و در کنار یار خود بجنگی تا جزیره را نجات دهید
(نمی خواهم دروغ بگویم من خودم گزینه 1 را انتخاب کردن و نمی دونم گزینه 2 چی میشه)
بعد از اینکه سوار سفینه می شوید که از جزیره بروید آن پسرک را می بینید که سوار بر ماشین های جنگی ای می شود که در جزیره می جنگند و وقتی آن سفینه به پرواز در میآید توسط تیر یکی از بیگانه های فضایی منفجر می شود.
در یک جمع بندی کلی می توان گفت که بازی بسیار نزدیک به بازی crysis2 شده است اما کمی به واقعیت نزدیکتر است
ابراهیم دراول اردیبهشت سال 36 در محله شهید سعیدی حوالی میدان خراسان دیده به هستی گشود. او چهارمین فرزند خانواده بشمار می رفت. با این حال پدرش مشهدی محمد حسین به او علاقه خاصی داشت.
او نیزمنزلت پدر خویش رابدرستی شناخته بود. پدری که باشغل بقالی توانسته بود فرزندانش را یه یهترین نحو تربیت نماید.
ادامه مطلب ...